جدول جو
جدول جو

معنی قدم دوز - جستجوی لغت در جدول جو

قدم دوز
(پَ رَ / رُ)
آنکه قدم را به چیزی دوزد، ثابت و پایدار. (آنندراج) :
خار قدم دوز به پیرامنم
سوزن عیسی شده در دامنم.
امیر خسرو (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
قدم دوز
گام دوز میخکوب کننده، پایدار آنکه قدم را بچیزی بدوزد، ثابت پایدار
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

آنچه در دل اثر کند و دل را رنجور و آزرده و خونین سازد. دربارۀ تیر نگاه و مژگان و تیری که در قلب فرونشیند می گویند
فرهنگ فارسی عمید
(قَ دَ)
پای بوس. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(دِ رَ)
درم دزد. جعل. (ناظم الاطباء). و رجوع به درم دزد شود
لغت نامه دهخدا
(حَ اَ)
آنکه نقده بر جامه دوزد. رجوع به نقده و نقده شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از قدم بوس
تصویر قدم بوس
پایبوس پا بوس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قبا دوز
تصویر قبا دوز
کپاه دوز جامه دوز درزیگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلم دوش
تصویر قلم دوش
شانه سوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نقده دوز
تصویر نقده دوز
آنکه نقده را روی پارچه های گرانبها دوزد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قدم رو
تصویر قدم رو
گام رو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قدم دوم
تصویر قدم دوم
گام دوم
فرهنگ واژه فارسی سره
قدرشناس
فرهنگ گویش مازندرانی
وبال مزاحم
فرهنگ گویش مازندرانی